در مقدمه ی بخش اول نقش مایۀ عقرب در آثار تمدنهای پیش از تاریخ ایران
نقش مایه های هنری متنوعی که روی اشیای کشف شده ایجاد شده اند، اعتقادات قومی- مذهبی، باورها و آداب و رسوم اجتماعی و شرایط زیست محیطی و پارهای واقع نماییها را نشان می دهند. کژدم یا عقرب جانوری بسیار قدیمی است که در گذشته منشأ افسانه ها بوده است .عقرب هابا ویژگیهایی چون حقارت، موذی گری، حیله و نیرنگ، شرارت و درد؛ نماد قدرت، مرگ، جنگجویی و نگهبان بوده است.
۱- فلات ایران: به گواهی نقوش روی سفالینه ها، هنر در درون پیشرفت های زندگانی مردم این سرزمین با تغییر و تحولات شگرفی همراه بوده است. کاوشها نشان می دهد که مردم مرکز و اطراف این فلات همیشه با یکدیگر پیوستگی داشته و از طرز کار و فکر همدیگر استفاده میکرده اند
۲-جیرفت: نقش عقرب که به تعداد زیادی در ظروف دیده میشود، عکس عقرب با ظرافت خاصی کار شده، چنانکه پاهای نازک عقرب که به صورت چهارتایی دسته بندی شده اند، شبیه بال هستند و هنرمند دقت کافی به خرج داده تا دم عقرب شش برش داشته باشد. از این نمونه، ظرف زیبایی داریم که تماما با نقش عقرب پوشانده شده و هیچ فضای خالی از وجود عقرب در آن وجود ندارد.
دراین تصاویر نقش مایۀ عقرب- انسان در قالب پیکرهای با بدن و سر انسان و دم عقرب را نشان می دهد که حالتی جنگجویانه و بازوان و سینه های قوی و درشت دارد. این عقرب -انسان از فاصلۀ بین خطوط می توان دریافت که در این نقش، به حرکت اهمیت داده شده است. ً از نمونه های دیگر، یک پالک عقرب -انسان است که احتمالا برای نصب روی تابلو در نظر گرفته شده بوده و نقش مایۀ انسان- عقرب روی آن مشاهده می شود. در این نمونه، سبک پردازی کژدم یا همان عقرب بر اساس بررسی دقیق عقرب -انسان انجام شده، چنانکه پاهای آن عقرب -انسان که به صورت چهارتایی در دو طرف قرار دارند، برای آنکه جداگانه پرداخته شوند، بس یار نازک ترسیم شده اند و چیزی را می نمایانند که برخی آنها را بال در نظر میگیرند. همچنین، سطح بدن این عقرب -انسان با شیارهای راست و مواج یا شکلهای منظم اجرا شده است .
یکی دیگر از نمونه ی عقرب -انسان ها، یک ظرف کوچک استوانهای است که روی آن، نقش مایۀ عقرب -انسان ترسیم شده است. در این نمونه عقرب -انسان ، شخصیت بالا تنه که لخت و با پاهای چنگال دار ترسیم شده، دامن چین داری پوشیده این عقرب -انسان که با شالی به کمر او بسته شده و با دستانش یک مار را خفه میکند.در نقش همان عقرب - انسان دهان مار باز و سر او به عقب برگشته است. عقرب- انسان در اینجا مغلوب یک انسان برهنه واقع شده و این،مغلوب شدن عقرب -انسان نشانی از تحقیر و درد و رنج است.در پیکره های جیرفت نیز همانند پیکره های سومری، بالاتنۀ همۀ مردان برهنه است و این عقرب -انسانها دامنشان با شال بزرگی به کمرشان محکم بسته شده، با این تفاوت که در هنر جیرفت نقش عقرب -انسان ، گردن بندی با آویز بزرگی از فیروزه به اشکال هندسی گرد یا بیضی به گردن دارند. آن عقرب -انسان ها بدون استثنا موی بلند دارند که از پشت تا انتهای کمر را می پوشاند و تزیین سنگ نشان در نوار یا تلیکه در بالای پیشانی بر گیسوان کژدم یا همان عقرب - انسان بسته شده، اجرا شده است. در برخی از نقوش جیرفت، انسان - عقرب زیر سلطۀ موجودات انسانی یا هیولایی نقش مایه های تزیینی سلطان جانوران یا ترکیبی گاو - مرد، شیر مرد قرار دارند. گرچه نقش های گوناگونی مانند انسان، عقرب - انسان، شیر- انسان، مار- عقاب، عقرب - پلنگ، شیر- گاو، گاو کوهان دار و بزکوهی به کرات بر ظروف سنگی جیرفت ظاهر می شود، از این میان، تنها بدن موجودات خاصی (پلنگ، مار، عقاب، عقرب - انسان) سنگ نشان شده و در چندین مورد نقش عقاب، عقرب و عقرب - انسان را بر سطح تخته سنگهای نازک نیز حجاری و بدنشان را سنگ نشان کرده اند. سوراخ های ایجادشده در پشت هر یک از این پیکره ها به ویژه عقرب -انسان نشان می دهد که آنها خود زمانی همچون قطعه ای از ترصیع در صحنۀ یک تصویر مسطح و گسترده تر نشانده شده بوده اند.
این تصاویر اثر یک مهر استوانه ای متعلق به اواخر دورۀ سومری - عیلامی حدود۲۴۰۰ ق.م در شوش است که در ردیف بالا کتیبه ای به خط سومری دیده میشود و حاکی از آن است که مالک مهر طلا ساز بوده است. سپس الهۀ شکارچی دیده می شود که روی دو تازی ایستاده و الهه ای روی دو ماده شیر زانو زده و در مقابل او نیایش گری قرار دارد. در سمت راست فرشته ای بالدار با زن- عقربی قرار دارد که زیر بالان زن عقرب مانند را نگه داشته .مرد- عقرب نقش معروفی است که گنبد آسمان را در آنجا که آفتاب از مرز دنیا می گذرد، نگه داشته است و دست های ان مرد عقرب طوری قرار دارد که گویی فلوت میزند.
تمدن تل شغا، یکی از تپه های مهم پیش از تاریخ، در استان فارس واقع شده است. سفال به دست آمده از آثار این تمدن، دارای نقوش از عقرب است وویژه ی همین ناحیه است و تاکنون در ناحیۀ دیگری از ایران پیدا نشده است.رنگ این سفال قرمز است اما غالبا فقط در قشر روی ظرف وجود دارد و بر اثر حرارت آتش به وجود آمده، اما داخل ظرف همان رنگ خاکستری خود را حفظ کرده است. گاه سطح روی سفال که خوب صیقلی نشده، اثر بتونۀ قرمز رنگ را نشان میدهد. نقش این ظروف بیشتر از دنیای حیوانات به ویژه عقرب و نباتات الهام گرفته و سعی شده است با حالت طبیعی همان عقرب ها نقش شوند. نقشهای نباتات و حیوانات (ماهی، عقرب، مار، حشرات، مرغهای آبی، مرغهای در حال پرواز)و نیز نقش انسان روی این ظروف دیده میشود .
تل تیموران در استان فارس واقع شده و سه طبقه دارد که در طبقۀ سوم، نقش مایۀ کژدم یا همان عقرب را روی یک کوزۀ سفالی مشاهده می کنیم.
درتصویر این عقرب ، خطوط افقی موازی روی گردن و شانۀ ظرف وخود عقرب مشاهده می شود .
شهرستان ایران شهر در مقایسه با دیگر
شهرستانهای بلوچستان بیشترین و باارزش ترین
آثار باقیمانده از دوران پیش از تاریخ را در خود
جای داده است. واقع شدن در مسیر شاه راه
ارتباطی تمدنهای بزرگ نیمۀ شرقی فلات
ایران در هزاره های سوم وچهارم پیش از میلاد
و شرایط مناسب زیست محیطی دو عامل مهم
برای تحقق این ویژگی به شمار میروند. شواهد
این تنوع و گستردگی آثار زندگی را میتوان
به صورت تپه ها، محوطه ها، گورستانها و... در
جای جای شهرستان ایران شهر مشاهده نمود.
یکی از مهمترین کانونهای متعلق به دوران
پیش از تاریخ و هزاره های دوم و سوم پیش
از میلاد، گورستان اسپیدژ است. اسپیدژ به
معنای دژسفید نام خود را از قلعه ای به همین
نام از دورۀ اسلامی گرفته که با سنگ لاشه
سفیدرنگ با نخلستان سرسبز و انبوه در فاصله چهل کیلومتری جنوب غرب شهر بزمان واقع
شده است.گورستان اسپیدژ با حدود بیست و
پنج هکتار وسعت، آثار دو دورۀ متمایز اسلامی
و پیش از تاریخ را دربردارد. آثار دوران پیش از
تاریخ، به دو دورۀ زمانی کوتاه تر قابل تفکیک
است:
الف. هزارۀ سوم پیش از میلاد و عصر برنز؛
ب. اواسط هزارۀ دوم پیش از میلاد و اواخر عصر
برنز جدید و آغاز عصر آهن.
در اسپیدژ علاوه بر فلزگری، تراش و صیقل سنگهای زینتی که از دور و نزدیک تهیه می شد، نیز انجام می شد و از سنگهایی به جنس عقیق، لاجورد، مرمر، آهک، چخماق، انواع مهره به شکلهای گرد، بیضی، لوزی، استوانه های یا خمره ای و مهره های دوکی می ساختند. با نگاهی به آثار مکشوف از قبور اسپیدژ، از روی نشانه های مربوط به میزان سطح رفاه و موقعیت و منزلت اجتماعی می توان آغاز شکل گیری یک جامعۀ طبقاتی را دریافت. تاکنون تعداد زیادی مهر و اثر مهر استامپی با نقوش حیوانی همچون نقش پرنده وعقرب ها و حیوانات درنده به ویژه از دورۀ پایانی عصر برنز و آغاز عصر آهن به دست آمده است. سفالینه های اسپیدژ با نقوش انسانی، حیوانی مانند عقرب ، نباتی و طبیعت بی جان تصویر شده اند و از نقوش عمدۀ حیوانی، به نقوش جانوران و حیوانات بومی منطقه مانند نقش بزسانان (کل، قوچ، آهو، جبیر، عقرب، مار و لاک پشت )و نقوش گیاهان و درختانی چون نخل، خوشه گندم و نیز نقوش تپه، کوه خورشید و امواج آب می توان اشاره نمود.متأسفانه نگارنده، علیرغم مطالعات و جستجوهای فراوان، موفق نشد تصویری از نقش مایۀ عقرب روی آثار این منطقه مشاهده کند. ونقش عقرب انجا دیده نشد بمپور، یکی از شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان، در منطقۀ مکران قرار دارد. در حوضۀ رودخانۀ بمپور قطعات سفال در انواع مختلف قرمز،خاکستری و زردمنقوش درمساحت چندین کیلومتر گسترده و پراکنده بوده است. دامن یا دامین یا دمن یکی از دهستانهای شهرستان ایران شهر است. این محوطه را نخستین بار اشتین گزارش کرده است. وی در بررسی خود در دامین تعدادی قبرهای متعلق به دوره های اسلامی و نیز دورۀ پیش از تاریخ پیدا کرده که در آنها مقداری سفال پیدا شده و روی آنها نقوش هندسی و جانوری وجود دارد که درکل، شبیه سفال بمپور هستند. از مناطق دیگر استان سیستان و بلوچستان که نقش مایۀ عقرب روی آثار آن دیده شده،همچنین نقش مایۀ عقرب در قطعه ای سفالی از سیلک نیز دیده شده است .و خوشبختانه نقش عقرب درسیلک به وفور دیده شد
ملاحظۀ دوران های مختلف تمدن ایران، با آشکار ساختن اهمیت تمدنهای پیش از تاریخ این سرزمین ما را در حیرت فرومی برد. کاوش گران در کاوش هایشان اشیای قابل توجهی پیدا کرده اند و از روی نمونه های سفالی و سنگی می توان برآوردهای اطمینان بخشی درباره تاریخ آثار و تمدن های مختلف به عمل آورد. موضوع محوری این پژوهش بررسی نقش مایه عقرب در آثار فرهنگی تمدن های پیش از تاریخ ایران بود و با توجه به بررسی هایی که به عمل آمد، می توان گفت:
۱-وجود نقش مایه ی عقرب نشان دهندۀ ارتباط این مناطق با یکدیگر است. در واقع تبادل افکار و عقاید و مراودات هنرمندان در این دوران نقش بسزایی در تصویر کردن نقش مایه ها ی عقرب داشته است؛
۲- نقش مایۀ عقرب علاوه بر جنبه تزئینی، از لحاظ مذهبی و نمادین اهمیت دارد نقش مایه ی عقرب در تمدنهایی چون جیرفت، تل شغا، تل تیموران، تل باکون، شهداد، اسپیدژ، دامین، نال، بمپور، حسن پور و سیلک دیده شده است.
۳- آثاری کهروی نقش مایه ی عقرب دیده شده، بیشتر سفالی و سنگ صابون هستند؛
۴- یکی از نکات برجستۀ نقش عقرب در تمدن حوزه هلیلرود، زیاد بودن نقش عقرب در مقایسه با سایر نقوش حیوانی است؛ چنانکه گاه روی یک ظرف نقش مایۀ عقرب بارها تکرار شده و تمام سطح ظرف را پوشانده است، گاه نقش عقرب به صورت تک پیکره در ابعاد بزرگ و در برخی موارد، نقش عقرب در تلفیق با انسان و وباز گاهی نقش عقرب در حالتی اسطوره ای دیده می شود؛
۵- نقش مایۀ عقرب – انسان یکی از متداولترین نقش مایه های تمدن جیرفت است که بارها نقش مایه ی عقرب -انسان در تزیین ظروف سنگی یا نقش مایه ی عقرب -انسان به شکل پیکرهای همراه با حفره هایی روی بدن انسان ظاهر شده و می تواند نقش مایه ی عقرب -انسان نماد جنگجویان و نگهبانانی باشد که تصور می شد قدرت جادویی عقرب -انسان باعث دفع قدرت زیان کاران میشود. این مسئله نشان می دهد که شخصیت های اساطیری و عقاید و باورهای مذهبی در زندگی خصوصی و عمومی مردمان منطقه سهم بسزایی داشته است. مردم این مناطق در برخورد با مسائل فلسفی چون مبداء پیدایش انسان، نیکی و بدی، خیر و شر، مرگ و زندگی پس از مرگ با اندیشه و قدرت تخیل خویش موجودات مافوق بشری همچون عقرب -انسان را خلق کردند تا بتوانند برای مجهولاتشان پاسخی بیابند؛
۶- نقش مایۀ عقرب در مناطق تل باکون، سیلک، تل شغا، تل تیموران، شهداد و تمدنهای سیستان و بلوچستان واقع گرایانه، اما در تمدن جیرفت -همانطورکه اشاره شد- اغلب ترکیبی در ترکیب با انسان تصویر شده است؛
۷- نقش مایۀ عقرب، نمادی بسیار مهم در تمدنهای پیش از تاریخ بوده و ما با مشاهدۀ نقش مایه ی عقرب روی آثار می توانیم تامل کنیم که باورها، اعتقادات، واقع نمایی، تحلیل و آداب و رسوم در ایجادنقش مایه ی عقرب نقش مهمی داشته است.
منابع:
فاطمه جانبازی
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه الزهرا (س)؛ f.savafkuh@yahoo.com