عقرب های غیرحفار مزبوتوس اوپوس از خانواده معروف بوتیدائه هستند که به عقرب کوچک آسیایی و یا عقرب خالدار شناخته می شوند. این گونه عقرب دارای ۲۳ زیر گونه است که از این تعداد ۹ زیر گونه در ایران موجود است. این عقرب بیشترین پراکندگی جغرافیایی را در بین خانواده بوتیدائه دارا می باشد. طول بدن در عقرب بالغ بین ۴۰ تا ۵۰ میلیمتر است. رنگ عقب زرد تا زرد متمایل به قهوه ای است. بخش پشتی دارای خط های طولی نامنظمی است که رنگی قهوه ای یا سیاه دارند. عقرب ماده در این گونه عموما از عقرب نر بزرگتر است.
برای پرورش عقرب از حشرات همچون جیرجیرک وسوسک استفاده میکنند. این عقرب زمین را حفر نمیکند و فضای باز را ترجیح میدهد و اغلب در شکاف تخته سنگها و … مخفی میشود. چنگالهای آنها بلند و باریک است و برای کشتن طعمه از نیش خود استفاده میکنند. زهر این گونه از نظر طبقه بندی زهرعقرب ها در رده ضعیف قرار میگیرد. محل گزش عقرب گزیدگی معمولا با تورم، سوزش و درد شدید همراه است. همچنین بی حسی و خارش نیز در بعضی از موارد گزارش شده است. همچون سایر عقربها زهر این گونه دارای پروتئین نئوروتوکسیک است. همچنین چندین نمونه خاص پروتئین در زهر عقرب شناسایی شده است که مصارف پزشکی زیادی دارد.
این گونه در مناطق خشک و نیمه خشک همراه با پوشش گیاهی ضعیف و یا خیلی ضعیف زندگی میکند. پراکندگی جهانی شامل ترکیه، ارمنستان، آذربایجان، گرجستان، جنوب روسیه، شمال سوریه، شرق عراق، ایران، افغانستان، پاکستان، ترکمنستان، ازبکستان، جنوب مغولستان و شمال چین گزارش شده است.
پراکندگی دراستان های خوزستان (شوش، ماهشهر و آبادان)،هرمزگان (بندرعباس)،گلستان (گرگان)،تهران (ورامین و کوههای برغان)، کردستان (سقز، مریوان و بانه)،کرمانشاه (سرپل ذهاب، قصرشیرین و پاوه)،ایلام (دهلران، ایوان و مهران)، آذربایجان غربی (چالدران ،پیرانشهر، سردشت، سلماس، ماکو، خوی، اشنویه و ارومیه)و خراسان (قوچان، درگز، سرخس، نهبندان، بیرجند، قائن، خواف، تایباد و تربت جام) و روغن عقرب را هم میتوان تهیه کرد و درآمد زایی از زهر عقرب را داشت .
از تعداد ۱۵۵ عقرب جمع آوری شده از جزیره هنگام، تعداد ۱۳۴ عقرب از گونه بوتتوس جایاکاری و بقیه متعلق به گونه مزوبوتوس اپئوس بودند . عدم وجود تنوع در فون عقربهای این جزایر احتمالاً می تواند ناشی ازعوامل مختلف مانند انتقال بسیار محدود مصالح ساختمانی و یا نهال های گیاهی و غیره از مناطق عقرب خیز کشور به این مناطق و یا عدم سازگاری سایر گونه ها ی عقرب با شرایط بیو اکولوژی جزایر مذکور باشد .
برای اطلاعات بیشتر به
مقاله«بررسی فیلوژنیک عقرب بااستفاده از توالی ژن سیتوکروم اکسیداز زیر واحد ۱ میتوکندریایی در استان خوزستان» مراجعه فرمایید.
منابع:
نسترن نیکخواه - عباس جلودار - احمد تقوی مقدم
مجله دامپزشکی ایران، دوره چهاردهم، شماره ۳ ،پاییز ۱۳۹۷
به منظور انجام مطالعه ی حاضر، تعداد ۱۰ عقرب مزوبوتوس اپئوس از منطقه ی باغملک استان خوزستان صید و پس از شناسایی در آزمایشگاه رفرانس عقرب مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی اهواز به منظور استخراج DNA به روش دستی فنل/کلروفرم به آزمایشگاه بیولوژی ملکولی دانشکده ی دامپزشکی شهید چمران اهواز منتقل گردید. تعداد ده نمونه به کمک PCR ژن سیتوکروم اکسیداز زیر واحد ۱( COXI ) با اندازه ی ۶۲۳ نوکلئوتید با استفاده از آغازگرهای رفت و برگشت تکثیر گردید. پس از خالص سازی محصول PCR از ژل آگاروز، توالی یابی در دو جهت رفت و برگشت صورت گرفت.به منظور مقایسه ی توالی نوکلئوتیدی به دست آمده با توالی های موجود در بانک ژن از برنامه ی nBLAST موجود در پایگاه اینترنتی NCBI استفاده گردید. هم ترازی اسید آمینهای ژن سیتوکروم اکسیداز با توالی های مشابه از عقرب های دیگر و همچنین بررسی های فیلوژنیک شناخت عقرب نشان داد که این ژن با ژنهای مشابه جدا شده ازکژدم ویا عقرب های دیگر نظیر عقرب مزوبوتوس مارتنزی و عقرب مزوبوتوس گیبوسوس در ۹۹ درصد طول به میزان به ترتیب، ۹۲ و ۹۱ درصد یکسان است. این توالی با ژن مشابه از عقرب مزوبوتوس اپئوس فیلیپسی در ۹۹ درصد طول به میزان ۹۳ درصد یکسان بود، که این میزان بیشترین میزان یکسانی را با ژن عقرب مورد بررسی در این پژوهش نشان داد. با توجه به تفاوت توالی ژن عقرب مزوبوتوس اپئوس استان خوزستان با ژن مشابه از عقرب مزوبوتوس اپئوس فیلیپسی، که در دو سطح نوکلئوتید و اسیدآمینه انجام گردید، می توان نتیجه گرفت که این دوگونه عقرب احتمالاً متعلق به دوزیرگونه ی متفاوت هستند.
عقرب ها می توانند به عنوان فسیل زنده در نظر گرفته شوند، چرا که در طول ۴۰۰ میلیون سال اخیر تغییرات ناچیزی کرده اند( Largiader and Gantenbein ۲۰۰۲).بطور کلی راسته ی کژدم ویا عقرب ها شامل ۲۸ خانواده است که حدود نصف خانواده ی عقرب ها منقرض شده اند . گونه های عقرب های زنده ی فعلی شامل ۱۴ خانواده هستند که بیش از ۱۶۰۰ گونه عقرب را شامل می شوند و در بیش از ۲۰۰ جنس گروه بندی شده اند (۱۹۸۷ Farzanpay ).خانواده ی عقرب بوتیده با ۷۳ جنس و ۵۲۹ گونه بزرگترین خانواده ی عقرب هاست که یکی از جنس های آن عقرب ها ،عقرب مزوبوتوس اپئوس است . تحت گونه های زیادی از عقرب مزوبوتوس اپئوس عمدتاً بر اساس رنگ یا آرایش سطحی ان عقرب ها شناسایی شده اند . عقرب مزوبوتوس اپئوس شامل حداقل ۱۴ تحت گونه معتبر ازعقرب ها نظر تاکسونومی است که از ترکیه تا چین توزیع شده است (۱۹۹۴ Fet) .از آنجایی که صفات مورفولوژیکی مربوط به وضعیت خویشاوندی و تاکسونومیک جامع و دقیق نیستند، بنابراین بعضی از آن عقرب ها از نظر اعتبار مشکوک اند و بازبینی کامل این گونه ها به وسیله ی نویسندگان مختلف (Gantenbein et al. ۲۰۰۳, Kovarik۱۹۹۷ ) پیشنهاد شده است.
انواع عقرب ایران متعلق به سه خانواده ی عقرب بوتیده،عقرب اسکورپیونیده وعقرب همی اسکورپیونیده میباشند. پنج گونه از جنس عقرب مزوبوتوس به نامهای عقرب مزوبوتوس اپئوس،عقرب مزوبوتوس گیبوسوس،عقرب مزوبوتوس مارتنزی،عقرب مزوبوتوس تامولوس وعقرب مزوبوتوس واچون موجود است (Gantenbein et al. ۲۰۰۳, Kovarik ۱۹۹۷, Vignoli et al ۲۰۰۳). عقرب مزوبوتوس اپئوس یکی از فراوانترین گونه- های جنس عقرب مزوبوتوس میباشد که بین ۵ تا ۹ تحت گونه از آن در ایران ثبت شده است. این کژدم یا عقرب از بیشتر نقاط ایران گزارش شده است و یکی از عوامل اصلی عقرب گزیدگی در کشور محسوب می شود.
( . Dehghani al et ۲۰۰۲, Kadkhodaie et al. ۲۰۰۶ ) (نوزادعقرب)
عقرب مزوبوتوس اپئوس که در مناطق کویری و گرمسیری ایران ازجمله استان خوزستان به فراوانی یافت می شود، این عقرب در هر نقطه از این استان به جز بیابانهای ماسه ای وجود دارد (۲۰۰۸. Navidpour et al .)اندازه، رنگ و تزیینات عقرب مزوبوتوس اپئوس بر حسب فرم محلی متفاوت است،ولی اندازه ی این عقرب حداکثر حدود ۶ سانتیمتر است. رنگ بدن این عقرب از زرد شفاف تا زرد کدر دیده می شود. رنگ یک دست با لکه های تیره روی مزوزوما ی این عقرب همراه است، که در صورت اخیر ممکن است گسترش یافته و انعکاسی سیاه رنگ در سطح پشتی به کژدم بدهد و یا به صورت مخطط دیده شود (۱۹۸۷ Farzanpay.) توالی DNA میتوکندریایی در تعیین روابط فیلوژنیک داده ی ارزشمندی به حساب می آید ( Sanjayan and Habeeb۲۰۱۱ .)اخیراً آنالیز مقایسه ای ژن ۱۶s ریبوزومال RNA میتوکندریایی این عقرب برای انجام فیلوژنی در سطح گونهای کژدم ها استفاده شده است . آنالیزهای مقایسه ای از توالیهای RNA ریبوزومال میتوکندریایی (۱۲s و ۱۶s )اکنون به طور روزمره در سیستم مولکولی به منظور مطالعات فیلوژنی در سطح گونه ای گروه های مختلف از پستانداران سم دار، مگس سرکه و خرچنگ های نعل اسبی استفاده شده است (۲۰۰۳. Gantenbein et al )از میان ژن های کد کننده ی پروتئین در ژنوم میتوکندریایی حیوانات که بمنظورمطالعات فیلوژنیک درفرآیند تکامل از آنها استفاده می شود، ژن کد کننده ی سیتوکروم اکسیداز زیر واحد ۱ حفاظت شده ترین است ( Brown ۱۹۸۵ )نتایج مطالعات اخیر که بر اساس توالی این ژن صورت گرفته است، به طور واضح عقرب مزوبوتوس اپئوس را در دو سویه ی منشعب نشان داده است (۲۰۱۰ Mirshamsi et al ) هر چند جمعیت عقرب مزوبوتوس اپئوس ایران از نظر مورفولوژیکی مشابه می باشند، اما وجود آن عقرب ها حاکی از تفاوت تکاملی سویه هااست. نتیجه ی این مطالعات بر روی عقرب ها به طور واضح نشان داد که این فرضیه که عقرب مزوبوتوس اپئوس یک گونه چند نوعی پیچیده و احتمالاً شامل بیش از یک گونه است، معتبر است .(Mirshamsi ۲۰۱۱)
۱۰ نمونه عقرب مزوبوتوس اپئوس پس ازصیددرمنطقه باغ ملک ازاستان خوزستان درآزمایشگاه رفرانس کژدم مؤسسه تحقیقات واکسن وسرم سازی رازی اهواز موردشناسایی قرارگرفتند.درادامه،استخراج DNA به روش دستی فنل/ کلروفرم صورت گرفت.در روش فنل/کلروفرم پس ازتکه تکه کردن بافت کژدم،۶۰۰ میکرولیتر بافرRSB(حاوی Tris- ،۲۵ mM EDTA و ۱۰mM NaCl و ۱۰mM HCl )و۶۰میکرولیتر ازمحلول ۱۰ درصد SDS به آن اضافه گردید. پس از کشیدن مایع در میکروتیوپ، هم حجم آن فنل/ کلروفرم با نسبت ۲۴/۲۵اضافه کرده و به مدت ۵ دقیقه با دور ۱۰۰۰۰ در سانتریفیوژ قرار داده شد.پس از سانتریفیوژ،مایع رویی رابه میکروتیوپ جدیدمنتقل کرده و ۵۰۰ میکرولیتر کلروفرم به آن افزوده وبا دور ۱۰۰۰۰ به مدت ۵ دقیقه سانتریفیوژ شد . سپس مایع رویی رادرمیکروتیوپ جدید کشیده، ۱۰ میکرولیتر NaCL ۵ Mو ۱۲۰۰ میکرولیتر اتانول خالص سردبه آن افزوده ودر دور ۱۰۰۰۰ به مدت ۵ دقیقه سانتریفوژشد.
این بارپس ازدورریختن مایع رویی ۵۰۰ میکرولیتراتانول ۷۰درصداضافه گردیدودرهمان دورومدت مذکورسانتریفیوژشد.درنهایت پس ازدورریختن مایع رویی وخشک
شدن رسوب ته میکروتیوپ ۵۰میکرولیترآب مقطربه آن
اضافه شد.به منظورتکثیرقطعات ژنی سیتوکروم اکسیداززیرواحد۱بااستفاده ازآغازگرهای رفت وبرگشتPCRانجام شد.دراین آزمایش ازآغازگرهای -
F) ۵´GGTCAACAAATCATAAAGATATTGG
(COI۵TAAACTTCAGGGTGACCAAAAAATCA )(COI-R) استفاده گردید.(واکنش PCR در حجم نهایی ۲۵ میکرولیترحاوی بافر ۰.۲۵mM) dNTP ،۱x PCR) کلریدمنیزیم (۱.۵mM)آغازگر رفت و برگشت (هر کدام DNA(۰.۴µMپلی مراز۰.۵U) Taq) و۱۰۰نانوگرم الگوDNA انجام گرفت. برنامه ی حرارتی به صورت ۹۵ درجه ی
سانتیگراد به مدت ۳ دقیقه (یک سیکل)، ۹۴ درجه ی
سانتیگراد به مدت ۴۵ ثانیه، ۴۸ درجه ی سانتیگراد به
مدت ۱ دقیقه و ۷۲ درجه ی سانتیگراد به مدت ۱.۵ دقیقه
(۳۲ سیکل) و نهایتاً ۷۲ درجه ی سانتیگراد به مدت ۵
دقیقه در نظر گرفته شد.
به منظوربررسی محصول واکنش PCR واطمینان ازتکثیرژن موردنظر،۱۰میکرولیتر ازمحصول PCRبا۲میکرولیتربافربارگذاری X۶ مخلوط گردیدوبه چاهکهای ژل آگارز ۱درصدساخته شده ازبافر TAEو۵/۰میکروگرم درمیلیلیترstain safe DNAبارگذاری گردید.پس ازقراردادن ژل درتانک الکتروفورزباشدت ۵ ولت به ازای هرسانتیمترفاصله بین دوالکترودبمدت ۵۰ دقیقه الکتروفورز شدوسپس بااستفاده ازدستگاه ژل داک ازآن عکسبرداری صورت گرفت.بمنظورتخلیص محصول PCR ازروی ژل آگارز،ازکیت
استخراج ۰۵۰-GF-GP شرکت ویوانتیس (مالزی)استفاده
شد.مراحل تخلیص مطابق بروشورشرکت سازنده انجام
گرفت.قطعات DNA خالص شده به کمک آغازگرهای
اختصاصی رفت وبرگشت بصورت جداگانه توسط
شرکت ژن فناوران درتهران توالی یابی گردیدند.باانجام
عمل هم ترازی رشته رفت بامکمل توالی برگشت به
کمک نرم افزار BioEdit ،توالی کامل ژن تکثیرشده بدست آمد.به منظورمقایسه توالی نوکلئوتیدی بدست
آمده باتوالی های موجوددربانک ژن،ازبرنامهnBLAST موجوددرپایگاه اینترنتی (NCBI
(ncbi.nlm.nih.gov استفاده گردید. جهت ترجمه ی
توالی نوکلئوتیدی به اسیدآمینه های مربوطه،از نرم افزار (Expasy( expasy .orgاستفاده شد.بااستفاده ازبرنامه CLUSTAL-W عمل هم ترازی چندتوالی انجام
وباکمک برنامه (BOXSHADE (ch.embnet.org/software/BOX_form.htmlویرایش گردید.جهت جستجوی موتیف ازنرم افزار آنلاین
استفاده ( pfam.sanger.ac.uk/search/sequence) استفاده شد.ترسیم درخت فیلوژنی با استفاده از نرم افزار
MEGA۷ انجام شد.
طی انجام PCR که با آغازگرهای اختصاصی رفت و
برگشت صورت گرفت، ژن های سیتوکروم اکسیداز زیر -
واحد ۱ با اندازه ی تقریبی ۷۰۰ نوکلئوتید تولید گردید
(تصویر ۱)
تعداد سه نمونه از محصول خالص شده PCR ژن
(COXI)به منظور تعیین توالی انتخاب وتوالی یابی
گردیدند.پس ازتوالی یابی،باهم ترازی توالی رشته های
رفت ومکمل توالی برگشت که بااستفاده از نرم افزار
BioEdit صورت گرفت، توالی کامل قطعه ی ژن تکثیر
شده هر نمونه بدست آمد .
لازم به ذکراست که درتعیین توالی نوکلئوتیدی اغلب حدود ۳۰-۲۰ نوکلئوتید
ابتدای رشته قابل خوانش نیست، ولی با توجه به هم پوشانی حدوداً صدنوکلئوتیدی بین دو قطعه ۷۶۰ و
۸۳۰ نوکلئوتیدی رفت و برگشت مربوطه، توالی کامل باکنار هم قرار دادن توالی های مربوطه و بررسی نواحی
هم پوشان، طول کامل قطعه به دست آمد.طول توالی های
نوکلئوتیدی به دست آمده پس از حذف آغازگرهای رفت
وبرگشت برای هرنمونه ۶۲۳ نوکلئوتیدبودکه تشابه
صددرصدی باهم نشان می دادند.
هم ترازی و بررسی فیلوژنیک با مقایسه ی توالی اسیدآمینهای قطعه ی ژن COXI جدا شده از عقرب مزوبوتوس اپئوس خوزستان با توالی های موجود در بانک ژن NCBI ،مشاهده شد که ژن مربوطه با ۱۳۸ مورد از توالی های مشابه که در قالب ۷۵ اورگانیسم یافت گردید، مشابهت نشان میدهد. در میان این تعداد سهم عقرب ۴۰ توالی بود که از این تعداد، ۱۶ توالی مربوط به عقرب مزوبوتوس اپئوس است. نتایج نشان داد که ژن مربوطه با پروتئین سیتوکروم اکسیداز جدا شده از عقرب مزوبوتوس اپئوس فیلیپسی در ۹۹ درصد طول به میزان ۹۳ درصد یکسانی نشان میداد که این میزان بیشترین میزان یکسانی با ژن مورد بررسی این عقرب ها در این پژوهش است. این ژن با ژنهای مشابه جدا شده از عقرب های دیگر نظیر عقرب مزوبوتوس مارتنزی و عقرب مزوبوتوس گیبوسوس در ۹۹ درصد طول به میزان به ترتیب، ۹۲ و ۹۱ درصد یکسان است (تصویر ۲)برای رسم درخت فیلوژنیک بر اساس ژن COXI از هم ترازی توالی هایی که در تصویر ۲ نشان داده شده است، استفاده گردید.
همان طورکه درتصویر۳مشاهده میشود،توالی های موجودعلیرغم تشابه اولیه آنهادرسطح اسیدآمینه،به۳دسته مجزاقابل تقسیم هستند.دراین تصویردیده می شودکه ژن مربوط به عقرب
مزوبوتوس اپئوس استان خوزستان (Kh-Me )به همراه
سایرعقرب های مزوبوتوس نظیرgentili Hottentotta ،
Leiurus ،Orthochirus innesi ،Buthus lienhardi
،Mesobuthus eupeus thersites ،quinquestriatus
Mesobuthus eupeus ،Mesobuthus gibbosus
Mesobuthus ،Mesobuthus martensii ،philippovitschi ، Mesobuthus eupeus ،eupeus phillipsi دردسته(I( Iقرار می گیرند.درحالی که ژن های مشابه ازعقرب های
،Buthus draa ،Buthus paris ،Buthacus sp
،Buthus occitanus ،Androctonus hoggarensis
،Odontobuthus tirgari ،Androctonus bicolor ،Androctonus mauritanicus و Androctonus australis
باهم قرابت دارندودسته دوم عقرب هاراتشکیل میدهند.دراین پژوهش از ژن مشابه درانسان بعنوان group out
استفاده گردید.
در ادامه، رسم درخت فیلوژنی که منحصراً با مقایسه ی توالی های مربوط به جنس این گونه عقرب به نام مزوبوتوس انجام شده است، در تصویر ۴ مشاهده می گردد.همان طور که در تصویر ۴ مشاهده می شود، توالی های موجود علیرغم تشابه اولیه ی آنها در سطح اسید آمینه، به دو دسته ی مجزا قابل تقسیم هستند . همان طور که انتظار می رفت ژن عقرب های به نام مزوبوتوس اپئوس استان خوزستان Kh-Me به همراه توالیهای جدا شده از عقرب هایی به نام مزوبوتوس مارتنزی و عقرب هایی به نام مزوبوتوس اپئوس فلیپسی در یک دسته قرار می گیرند که در این دسته توالی عقرب های مزوبوتوس اپئوس خوزستان بیشترین یکسانی را با توالی عقرب های مزوبوتوس اپئوس فلیپسی نشان داد.
در جدول (۱) اطلاعات مربوط به مقایسه ی توالی ژن
COXI مربوط به دو عقرب مزوبوتوس اپئوس خوزستان
با عقرب مزوبوتوس اپئوس فیلیپسی در دو سطح پروتئین
و نوکلئوتید آورده شده است.
به منظور تخمین میزان قرابت ژنتیکی عقرب
مزوبوتوس اپئوس خوزستان با عقرب مزوبوتوس اپئوس فیلیپسی، هم ترازی اسید آمینهای توالی ژن COXI منحصراً
در این دو عقرب انجام گردید (تصویر ۵ )
تفاوت ژنتیکی در خصوص توالی ژن COXI در گونه های عقرب مزوبوتوس اپئوس خوزستان با عقرب مزوبوتوس
اپئوس فیلیپسی، عقرب مزوبوتوس گیبوسوس، عقرب مزوبوتوس
اپئوس، عقرب مزوبوتوس مارتنزی، عقرب مزوبوتوس فیلیپوویچی، عقرب مزوبوتوس اپئوس ترسریس با استفاده از نرمافزار
MEGA۷ در جدول ۲ آورد داده شده است.
قبل از استفاده ازخصوصیات ژنومی به منظورتبارشناسی،عمدتاًمرسوم بودکه ازداده های
مورفولوژیکی به منظورتعیین قرابت بین گونه هااستفاده
شود.استفاده ازروش های ملکولی درتشخیص وشناسایی میکروارگانیسم هااین امکان رافراهم میکندکه
تشخیص و شناسایی گونه های نزدیک به هم که دارای
شباهت بالای مرفولوژیکی میباشند،میسرگردد.گرچه شواهد فسیلی درخصوص تکامل جنس عقرب مزوبوتوس ناچیزاست،ولی براساس بررسیهای ملکولی
که برروی ژن سیتوکروم اکسیدازصورت گرفته است،زمان انشقاق گونه ای درعقرب مزوبوتوس به ۴/۶۱-۳/۱۵ میلیون
سال پیش برمیگردد(۲۰۰۴. Quek et al )گفته شده
است که تفاوت درنرخ تغییرژنتیکی عمدتاً وابسته به سرعت تولیدنسل ونرخ متابولیکی درارگانیسم می باشد(۲۰۰۱. Towler et al)
در بین بندپایان، کژدم یا عقرب دارای طولانی ترین دوره ی زندگی و پایین ترین نرخ متابولیسم است. لذا، با توجه به نرخ نسبتاً پائین ۱/۳درصدی تغییر ژنتیکی به ازای هر یک میلیون سال که در این موجود گزارش شده است، به نظر می رسد که عدد ۴/۶۱ میلیون سال برای زمان انشقاق گونه ای مناسب تر باشد( Martin and Palumbi ۱۹۹۳ )این دوره که مقارن با پیدایش فلات ایران و سلسله جبال زاگرس در جنوب و سر برآوردن کوه های البرز در شمال است، می تواند تکامل این کژدم یا عقرب در این منطقه را تحت تأثیر قرار داده باشد. از آنجایی که ژن سیتوکروم اکسیدازدربیشترجانداران وبویژه درهمه موجودات هوازی وجوددارد،استفاده ازآن در ترسیم درخت فیلوژنیک بسیارمرسوم است.بمنظورتأیید داده های فیلوژنیک مبنی برقرابت ژنتیکی عقرب مزوبوتوس اپئوس خوزستان با عقرب مزوبوتوس اپئوس فیلیپسی، هم ترازی توالی ژن COXI منحصراً در این دو عقرب در سطح اسیدآمینه هم ترازی صورت گرفت، که تفاوتهایی مشاهده گردید(تصویر ۵ )
این تفاوتها به صورت جابجایی در جایگاه ۱۳ اسیدآمینه (۶ اسیدآمینه ی کاملاً متفاوت و ۷ اسیدآمینه های محافظت شده) دیده میشوند. در ژن جدا شده از عقرب مزوبوتوس اپئوس خوزستان اسیدآمینه های گلایسین (G۵۸) ،(لیزین (K۹۴) ،(آرژنین (R۹۵) ،گلایسین
(G۱۱۸ )،آرژنین (R۱۴۸ )،آسپارژین (N۱۵۴) ( به ترتیب
جایگزین اسیدآمینه های کاملاً متفاوتی به نام های والین(v۵۸) اسیدگلوتامیک(E۹۴)
سرین (S۹۵)،والین (V۱۱۸) ،سرین (S۱۴۸)اسید آسپارتیک (D۱۵۴ )در عقرب مزوبوتوس اپئوس فلیپسی شده است. تغییرات در سطح
اسیدآمینه های محافظت شده همین ژن در عقرب
مزوبوتوس اپئوس خوزستان به این صورت است که
اسیدآمینه های ایزولوسین (I۱۸) ،ایزولوسین (I۴۰ )، ایزولوسین (I۴۶ )،ایزولوسین (I۴۹ )،ایزولوسین (I۷۲ )، ایزولوسین (I۱۴۹ )،ایزولوسین (I۱۷۱ )به ترتیب جایگزین
متیونین (M۱۸ )،متیونین (M۴۰) ،متیونین (M۴۶ )،متیونین
(M۴۹ )،متیونین (M۷۲ )،والین (V۱۴۹) ،لوسین (L۱۷۱ ) در
عقرب مزوبوتوس اپئوس فیلیپسی گردیده است.
بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که توالی آمینواسیدی این ژن در این دو گونه کژدم یا همان عقرب طی تکامل گرچه محافظت شده بوده است، ولی تفاوتهای آشکاری را نشان می دهد. نشان داده شده است که وقتی فرآیند PCR در ۳۰ سیکل انجام می شود، نرخ اشتباه قطعی آنزیم پلیمراز Taq ۵ -به ازای هر نوکلئوتید ۱۰×۵.۲ است که این میزان برابر با ۰/۷۶اشتباه به ازای هر کیلوباز است (۲۰۱۱ Xavier.) مقایسه ی توالی ژن COXI در انواع عقرب از جمله عقرب مزوبوتوس اپئوس خوزستان با عقرب مزوبوتوس اپئوس فیلیپسی، عقرب مزوبوتوس گیبوسوس، عقرب مزوبوتوس اپئوس، عقرب مزوبوتوس مارتنزی، عقرب مزوبوتوس فیلیپوویچی، عقرب مزوبوتوس اپئوس ترسریس که در ستون ۱ جدول ۲ داده شده است، تفاوت ژنتیکی در این جنس را بین ۱۰/۸-۵ /۶درصد نشان میدهد . بنابراین، نزدیکترین فاصله ی ژنتیکی عقرب مزوبوتوس اپئوس خوزستان با ۵/۶ درصد تفاوت ژنتیکی به عقرب مزوبوتوس اپیوس فیلیپسی می باشد.
این در حالی است که تفاوت توالی ژن COXI در گونه های کژدم یا عقرب خوزستان با مابقی عقرب مزوبوتوس های آورده شده در جدول ۲ بیشتر است. این بدین معنی است که تفاوتهای مشاهده شده در سطح DNA( جدول ۱)و همین طور در ۱۳ جایگاه اسیدآمینه ای (۶ اسیدآمینه ی کاملاً متفاوت و ۷ اسیدآمینه ی محافظت شده) معنی دار است که ناشی از عملکرد اشتباه آنزیم پلیمراز Taq نمیباشد.
بنابراین، با توجه به تفاوت توالی ژن COXI در دو سطح نوکلئوتید و اسیدآمینه ای در عقرب مزوبوتوس اپئوس مورد بررسی در این تحقیق و ژن مشابه از عقرب مزوبوتوس اپئوس فیلیپسی، می توان نتیجه گرفت که این دو گونه عقرب گرچه نزدیکترین فاصله ی ژنتیکی را از یکدیگر دارا می باشند، ولی احتمالاً متعلق به دو زیرگونه ی عقرب جداگانه هستند.